خواهر خرسک به خانه دوستش خرسو رفت تا با هم بازی كنند. آنها با هم عروسکبازی كردند و فيلم تماشا كردند. بچههايي كه در فيلم بازی ميكردند، از دست همديگر عصباني ميشدند و حرفهايي ميزدند كه خرسک تا حالا نشنيده بود. خرسک به خانه برگشت و سر ميز شام عصباني شد و يكي از حرفهای توی فيلم را تكرار كرد. مامان، بابا خرسه و برادر خرسی خيلی تعجب كردند و …
هنوز بررسیای ثبت نشده است.